با خودم میگویم دیگر زمانه، زمانهی حاتم طائی نیست، کسی هم مانند ائمه و معصومین علیهالسلام، بخشنده نیست، پتر خباز هم که فقط یک قصه است! و ناگهان به واسطهی مطالعهی یک کتاب، با نامسلمان از من مسلمانتری(!) آشنا میشوم که تمام ثروت خود را بخشیده و باز هم احساس کرده کم است. برای همین رفته یکی از کلیههایش را هم بخشیده و گفته است: اگر کلیهام را اهدا نمیکردم، معنیاش این بود که زندگیام را مهمتر از زندگی ۴۰۰۰ نفر غریبه میدانستم!
ادبیات
4 مقاله
4
همان بهتر که بیصدا، بشکند!
1 دقیقه زمان مطالعه
1
1 دقیقه زمان مطالعه
1
هر چه که بشکند از ارزش آن کم میشود ولی دل که بشکند، تازه قیمت پیدا میکند. دل، هر چه شکستهتر، با ارزشتر. یک انسان صاحبدل، دل شکستهاش را با تمام ذخایر طلا و ارزش دنیا، عوض نمیکند. چرا که او میداند که دل شکستهاش، چقدر به محبوب و معشوقش نزدیک است. بیهوده نیست که استخوان آدم اگر بشکند، ترمیم مییابد. ولی دل شکسته، هرگز مرمّت نمییابد. استخوان، پیوستگی را دوست دارد و دل، شکستگی را!
برادر بزرگتر | سوژهای برای ساخت یک فیلم کوتاه با موضوع فداکاری
1 دقیقه زمان مطالعه
0
1 دقیقه زمان مطالعه
0
حکایت داستان کوتاهی که پنج سال پیش نوشتم و حالا به این نتیجه رسیدم که اگر یک فیلم کوتاه شود، بهتر است.
مدتی است که من همهچیز میشوم و همهچیز من!
3 دقیقه زمان مطالعه
0
3 دقیقه زمان مطالعه
0
باران ریز و تندی بر سرم میریزد، ولی خوشحالم که چتری ندارم، من آن باران ریز و تُند میشوم و آن باران، من!
صفحه 1 از 1