«نترسید بابا! کشف تجزيهی اورانیوم کمتر از اختراع کبریت، تمدن بشر را تهدید میکند!».
امّا چندی بعد دیدیم که تجزیهی اورانیوم چه بر سر بشریت آورد! بله انیشتین با تمام دانشمندیاش نتوانست خطر این کشف را بفهمد و خطر این اختراع را حتی از خطر اختراع کبریت کمتر میدانست. اشتباه انیشتین در تفسیر اندازهها کار دست بشیریت داد!
- جهنم در قرآن:
کلمهی «جهنم» ۷۷ بار در آیات مختلف قرآن کریم تکرار شده است. از دیگر اسامی جهنم که در قرآن مجید به طور گسترده به کار رفته است «نار» است. این کلمه ۱۴۵ بار در قرآن مجید آمده است. این آیهها را به راحتی میتوانید پیدا کنید، پس این مطلب را با تکرار این آیهها طولانی نمیکنم و یک راست میروم سراغ اصل مطلب و اینکه چرا آتش جهنم، حتی برای خیلی از ما مثلاً مسلمانان، دیگر به اندازهی آتش یک چوب کبریت ترس ندارد؟ شاید جوابها جملاتی شبیه به اینها باشد:
یک: ما به لفظ جهنم، مانند خیلی از الفاظ دیگر فقط در حد یک لقلقهی زبان باور داریم. نه کمتر و نه بیشتر!
دو: ما اینقدر به کاردرستی خودمان باور داریم که آتش جهنم را، به اندازهی فاصلهی از مشرق تا مغرب دور میبینیم!
امّا حالا بیایید فرض کنیم که جهنم با آن همه ترسناکی و وحشتناکیاش، آتشی به اندازهی آتش یک چوب کبریت داشته باشد. مگر نه این است که آتش یک چوب کبریت هم برای سوزاندن یک جنگل کافی است؟ مگر نه این است که ما حتی آتش یک چوب کبریت را هم نمیتوانیم تاب بیاوریم، پس چرا اینقدر به گناه اصرار میورزیم؟ بیایید گستاخانه و دور از جان، مانند یک کافرِ محتاط(!) تصوّر کنیم که تمام آیات قرآن و روایاتی که در وصف جهنم آمده است، به اندازهی آتش یک چوب کبریت درست هستند. آیا از همان میزان صحت نیز نباید ترسید؟ پس ما را چه شده است که این روزها حتی به اندازهی آتش همان یک چوب کبریت هم از جهنم نمیهراسیم؟!
- ما چقدر جهنمی هستیم؟
کلّی ویژگی در خصوص جهنم آمده است. فقط دو مورد از آنها را در اینجا میآورم:
- ویژگی اول: آیهی 64 سوره ص
إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ: مجادلهی خصمانهی دوزخیان، یک واقعیت است!
- ویژگی دوم: آیهی 30 سوره ق
يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ: آن روز كه [ما] به دوزخ مىگوييم: «آيا پر شدى؟» و مىگويد: «آيا باز هم هست؟»
حالا بیایید خودمان را واکاوی کنیم و ببینیم چقدر از این دو ویژگی جهنم را دارا هستیم؟ یعنی چقدر مانند اهل جهنم به دنبال تخاصم و مجادله با همدیگر هستیم و چقدر مانند جهنم، سیرمانی نداریم و باز هم میخواهیم، میخواهیم، باز هم… ، هنوز هم… ، دوباره… !