- مقدمه: به نقل از کتاب «شهامت بخشش» اثر «ادوارد هالوول»
بخشش نشانهی ضعف نیست بلکه مظهر قدرت است. بخشش، سلامت و شجاعت فرد را نشان میدهد و از او انسانی آزاده میسازد. همه به بخشایش نیاز دارند: پدر و مادر، زن و شوهر، همسایه، دوست، مردی که امروز صبح با ماشینش جلوی شما پیچید و حتی قاتل تنها فرزند شما. بخشش هدیهای است که به دیگران میدهید، اما فراموش نکنید که ابتدا این هدیه را به خودتان پیشکش میکنید.
- حاتم طائی:
در کشور ما، تا بحث از بخشش میشود، نام حاتم طائی به میان میآید. تا جایی که دربارهاش گفتهاند روزی روزی ده شتر قربانی و گرسنگان را اطعام میکرد.
- حضرت علی علیهالسلام و سایر ائمه (بخشندگانی که باید الگوی من مسلمان باشند)
کمتر مسلمانی است که از کرامتهای حضرت علی علیهالسلام و میزان بخشندگی و سخاوت ایشان و سایر ائمه علیهالسلام خبر نداشته باشد. بخشیدن انگشتر در حین نماز از سوی حضرت علی علیهالسلام و اطعام آن مرد شامی از سوی امام حسن مجتبی علیهالسلام با اینکه به ایشان کلّی دشنام داده بود، تنها نمونههایی از این بخششها هستند. ائمه از ثروتمندان زمان خودشان بودند ولی سادهترین زندگی را داشتند و بیشترین حد بخشش و سخاوت را.
- آیا هنوز هم هستند کسانی که اینگونه ببخشند؟
در برنامه بدون تعارف دیشب (جمعه، دهم فروردین ۱۴۰۳) آقای رضوانی با یک فرد بازاری با نام خانوادگی «گلرو» مصاحبه کردند که بیست سی واحد مسکوتی در مشهد ساخته بودند و چند تایی را به مستمندان داده بودند و چند تایی را هم گذاشته بودند برای زائرین بی بضاعت. ایشان در تهیهی مهریه و کارهای خیر دیگر هم مشارکت داشتند و وصیت کرده بودند که پس از فوتشان، یکسوم از درآمد سه حجرهای که در بازار دارند را برای کارهای مشابه اختصاص بدهند. خدا را شکر از این دست خیرین در ایران کم نداریم. امّا این سوال مطرح است که من و شما به عنوان آدمهای عادی چقدر امکان بذل و بخشش داریم؟
- کسی که گفت: «حمایت نکردن از کودکان فقیر در حال مرگ، با کشتن آدمها تفاوت چندانی ندارد.»
نمیدانم «پیتر سینگر» را چقدر میشناسید. پیتر سینگر اصالت یهودی دارد ولی از آن یهودیها و دینداران بامعرفت است که بنده برای اندیشههایش احترام زیادی قائل هستم. شاید تمام حرفهایش را قبول نکنم ولی روی خیلی از حرفهایش فکر کردهام. مردی که معتقد است به لحاظ اخلاقی، حمایت نکردن از کودکان فقیر در حال مرگ، با کشتن آدمها تفاوت چندانی ندارد. و برای ریشهکن کردن فقر جهانی کلّی کار و تلاش کرده است و کتابها نوشته است. مردی که خودش اهل بخشندگی است و میخواهد به دنیا بخشنده بودن و بخشندگی را بیاموزد.
- خوشبختانه غالب کتابهای ایشان به فارسی ترجمه شده و در دسترس است.
- کتاب «دیگر دوستی موثر (رساندن بیشترین خیر چگونه فهم ما را از زندگی اخلاقی تغییر میدهد)»
هرگز فکر نمیکردم کتاب «دیگردوستی موثر» اینقدر مرا تحت تاثیر قرار دهد. پیتر سینگر در این کتاب یک جورهای به ما یاد میدهد که با هر درآمدی میتوان بخشنده بود و بخشید. یاد میدهد که میتوان بخشی از درآمد را برای کمک به فقرا اختصاص داد. خودش و همسرش هم این کار را انجام میدهند. او در این کتاب از افراد زیادی نام میبرد و داستانهای واقعی بسیاری را مینویسد تا به مخاطب نشان دهد که دیگر دوستی و بذل و بخشش هم قوانین و اصول خودش را دارد و هردمبیلی نیست. مثلاً در این کتاب میگوید نباید دلتان به این خوش باشد که مثلاً یک میلیون به یک خیریه میدهید. باید ببینید دارید به کدام خیریه و برای چه کاری پول میدهید. باید برایتان مهم باشد که آن خیریه پول شما را در چه راهی خرج میکند. او میگوید خیریههایی هستند که بیش از نود درصد پولی که از دیگران میگیرند را برای پرداخت حقوق به کارمندان خودشان و سایر هزینههایشان خرج میکنند. او میگوید باید برایتان مهم باشد که در کدام راه بذل و بخشش میکنید. وقتی این کتاب را با میخواندم با خودم گفتم ای کاش تمام دستاندرکاران موسسات خیریه، خیرین کشور و کسانی که در کار خیر هستند این کتاب را میخواندند. بلکه اینجوری کمکها با اولویت بهتری، هزینه میشدند و از درد و رنجهای بیشتری میکاستند.
- پتر خباز!
در نمایشنامهی «پتر خبّاز» نوشتهی « لئو تولستوی»، آدم خسیسی به نام پتر خباز، پس از یک بیماری و لمس کردن مرگ، متحوّل میشود و سبک زندگیاش را صد و هشتاد درجه تغییر میدهد. از خسیسی شدید تا بخشندگی فروان و به یادماندنی.
- بخشی از نمایشنامهی «پتر خبّاز»؛ همانجایی که او متحوّل میشود:
- بخشی از نمایشنامهی «پتر خبّاز»؛ همانجایی که او پس از اینکه با مخالفت همسرش مواجه میشود و نمیتواند ثروتش را جوری که دلش میخواهد بین فقرا تقسیم کند، از شاگردش، العاذر، میخواهد که او در بازار بردهفروشان بفروشد و پول آن را بین فقرا تقسیم کند.
این نمایشنامهی کوتاه را میتوانید از این «کتاب نوری در تاریکی میدرخشد و پتر خباز» بخوانید.
- دیگر زمانهی حاتم طائی نیست، کسی هم مانند ائمه علیهالسلام نیست و پتر خباز هم که فقط یک قصه است!
با اسم «زِل کراوینسکی» در کتاب «دیگردوستی موثر» نوشتهی «پیتر سینگر» آشنا شدم. مردی که تمام ثروت چهل پنج میلیون دلاریاش را بخشید و بعد با خودش گفت این کم است، من باید بخشی از خودم را هم ببخشم و رفت یکی از کلیههایش را نیز بخشید!
- این بخش را بخوانید:
- اصل مقالهای که مجلهی «نیویورکر» منتشر کرده است را اگر بخوانید نکات عجیب و غریب بیشتری از شخصیت «زِل کراوینسکی» را خواهید دانست. اصل مقالهی مذکور را میتوانید از اینجا بخوانید.
- تاکید میکنم: اگر موسسهی خیریه دارید، اهل کار خیر هستید یا مثل بنده اهل کار خیر نیستید ولی دوست دارید باشید، کتاب «دیگر دوستی موثر» را مطالعه کنید.
- حُسن ختام: گزینگویههای برگزیده از کتاب صوتی بخشندگی
– کمی از وقتتان را که برای کسب و کار صرف میکنید بزنید و صرف بخشیدن هر آنچه که میتوانید بکنید.
– یادتان باشد که چیزی به نام مهربانی اندک وجود ندارد.
– بهتر نیست مفید زندگی کنیم، تا اینکه پولدار بمیریم؟
– هر چه را که خرج کنید، از کفتان رفته است، و هر چه را که نگه دارید، روزی به یک نفر دیگر میرسد، بنابراین دارایی واقعی شما چیزهایی است که به دیگران بخشیدهاید.
– اولین قدم در راه سخاوتمند شدن این است که دیگر از خودتان نپرسید «میتوانم چه بگیرم؟»، و شروع به پرسیدن این سوال کنید: «میتوانم چه بدهم؟»
– صبوری کردن یکی از سخاوتمندانهترین کارها و در اغلب موارد، یکی از دشوارترین آنهاست.
– بخشندگی، ستایش بشریت است.
– اگر همیشه به دنبال انصاف باشید، خود به خود سخاوتمند میشوید.
– تنها انگیزهی حقیقی بخشندگی، خود بخشندگی است.
– بخشش نباید در زمانی که برای شما مناسب است رخ دهد، باید در زمانی که برای دیگران مناسب است انجام شود.
- دعا:
خدایا! پروردگارا! تو را به مولا علی علیهالسلام قسم میدهم که ما را جزو سخاوتمندان واقعی و بیریا قرار بدهی و جزو مومنانی که عاقبت، مومن و مسلمانانی که عاقبت، مسلمان، میمیرند.