تکنیک فوریت، یکی از همان تکنیکهایی است که خیلی از سایتهای فروش کالا و خدمات، با استفاده از آن ما را گول میزنند تا کالا و خدماتی که نیاز نداریم را بخریم. یکی از همان تکنیکهایی است که با استفاده از آن ما را در مذاکرات تحت فشار قرار میدهند تا به خواستههایشان برسند. یادگیری این تکنیک، از یک سو به ما کمک میکند تا دیگران نتوانند برای رسیدن به خواستههایشان، به راحتی ما را تحت فشار قرار دهند و از سوی دیگر به ما کمک میکند تا راحتتر بتوانیم به خواستههای خودمان (که امیدوارم خواستههای خوب و خداپسندانه باشند، نه خواستههای بد و شیطانپسندانه) برسیم.
فرهنگ
تجاوز فرهنگی، انحطاط فرهنگی، سرگردانی فرهنگی و بالاخره پارگی فرهنگی!
حکایت تلخ و جگرسوز دختران و پسران نوجوان و جوانی که کسی یا کسانی با آنها رابطه جنسی مقعدی برقرار کرده و موقع استخدام و یا ازدواج، ناگهان نگران شدهاند که مبادا این رابطه کشف و آبروریزی شود! آیا داماد میتواند برای سالم بودن مقعد عروس، از پزشکی قانونی درخواست گواهی کند؟ آیا موقع استخدام در مشاغل نظامی، سالم بودن مقعد را بررسی میکنند؟ رابطه جنسی مقعدی بعد از چند بار و بعد از گذشت چه مدت زمانی معلوم میشود؟! آیا علائم رابطهی جنسی مقعدی قابل درمان و برطرفشدنی است؟! ?
نگویید بیغیرتی، بگویید کاکولدیسم یا اختلال فاختهگری!
وقتی معنا و معنویت، “مختل” شود، اسم تمام رفتارها هم کمکم “اختلال” میشود! و اینکه: روی انواع و اقسام بیغیرتی، اسمهای خارجی مثل کاکولدینگ و تریسام و… بگذارید، تا خیلی قشنگ و ملیح، قبحش بریزد! رواج لاشیگری که نباید خیلی علنی باشد!
برادر بزرگتر | سوژهای برای ساخت یک فیلم کوتاه با موضوع فداکاری
حکایت داستان کوتاهی که پنج سال پیش نوشتم و حالا به این نتیجه رسیدم که اگر یک فیلم کوتاه شود، بهتر است.
ارتباط عجیب بیماری «زونا»، با مشکلات و معضلات بزرگ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور، در این است که این بیماری نیز در ابتدا از یک بیماری کوچکتر به نام «آبله مرغان» که کم و بیش همه از آن مطلع هستند؛ شروع میشود و به راحتی نیز درمان است. امّا این درمان راحت، گویا فقط در ظاهر اتّفاق میافتد و ویروس بیماری، هنوز در بدن جا خوش کرده است و منتظر است تا بار دیگر به صورت عمیقتر و با وسعت درد بیشتری فعّال شده و دوباره برگردد.
فیلم پرواز فونیکس | Flight of the Phoenix 2004
در این یادداشت، ابتدا دربارهی فیلم “پرواز فونیکس” نوشتهام و سپس بین پرواز انقلاب ۵۷ با مضمون فیلم پرواز فونیکس، مقایسهای انجام دادهام.
سندورمهای ناشناخته! (قسمت پنجم: شُلکاری)
بیایید قبول کنیم که همین پیچ و مهرهها، واشرها و فنرهای به ظاهر کوچکِ افتاده در کف کوچه و خیابانها نشان میدهد که ما به سندروم ناشناختهی دیگری به نام سندروم شُلکاری مبتلا هستیم. شُلکاری در تولید خودروهای با کیفیتی که جان سرنشینانش به آنها وابسته است. شُلکاری در ساخت خیابانهای استاندارد و بدون چاله و چوله. شُلکاری در سرویس دورهای وسائل نقلیه. شُلکاری در تعمیر خوردوهایی که به دست مکانیکها سپرده میشوند. شُلکاری در هزار و یک موضوع کوچک و بزرگ فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و… دیگر که یا صدایش درآمده است و یا دیر یا زود در خواهد آمد!
این دقیقاً همان چیزی نبود که میخواستیم! (طنز سیاهِ سیاهِ سیاه!)
زیر گنبد دودآلود! یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا، یک عالمه آدم زپرتی دیگر هم بودند که از خود خدا، بیشتر ادعای خدایی میکردند! یکی هم بود که اسمش دکتر جیمز بود. دکتر جیمز به غدد مقعدی سگها خیلی علاقه داشت. برای همین کلّی درس خواند و درس خواند تا اینکه بتواند تا روزی که زنده است، به غدد مقعدی سگها، دسترسی کافی داشته باشد… !
دولتی که باید مانند یک اسب بتازد ولی مانند یک گاو پرواری حتی حال تکان خوردن ندارد!
متاسفانه دولتهای ما همچون یک اسب چاق هستند که نه توان بالایی برای سواری دادن به مردم را دارند و نه قادر به دویدن با سرعت زیاد برای عقب نیفتادن از دیگر دولتهای جهان هستند. حالا اگر دست از تعارف برداریم باید بگوییم که دولتهای ما دیگر حتی به اسب چاق هم شبیه نیستند و بیشتر به یک گاو پرواری شبیه هستند که هر چقدر هم بودجهی کشور را میبلعند، سیرمانی ندارند و باز هم مقروض هستند و طلبکار.
کرمهای گلوگاه!
چرا هر کس و ناکسی نمیتواند هر کاری را به این بهانه که دوست دارد و دلش میخواهد انجام بدهد و کلمهی زیبای “آزادی” را در توجیه رفتارهای غیرقابل قبولش سر ببرد؟!