وقتی معنا و معنویت، “مختل” شود، اسم تمام رفتارها هم کمکم “اختلال” میشود! و اینکه: روی انواع و اقسام بیغیرتی، اسمهای خارجی مثل کاکولدینگ و تریسام و… بگذارید، تا خیلی قشنگ و ملیح، قبحش بریزد! رواج لاشیگری که نباید خیلی علنی باشد!
جامعهشناسی
آنروز، همینجور که از آن مغازه و اعلامیهها فاصله گرفتم به یاد کارتهای بازی زمان کودکیام افتادم. کارتهای ماشینی که هماندازه بودند ولی روی هر کدام تصویر ماشینی بود که نه قیمتشان هماندازه بود، نه کیفیتشان و نه وضع زندگی صاحبشان. به عنوان مثال روی یکی، تصویر یک بنز بود که زیر پای یک معمار سرمایهدار بود و روی دیگری تصویر یک پیکان که زیر پای یک مرد عیالوار و مستاجر که باید از صبح تا شب با آن کار میکرد تا بهزور میتوانست قسط آن ماشین و خرج زندگیاش را در بیاورد.
چرا آقای رئیسی با مترو به کرج رفت؟!
نویسندهی این یادداشت، نه بعنوان یک کارشناس، بلکه به عنوان شهروند معمولی، نه در مقام قضاوت، بلکه در مقام تردید، بیم آن دارد که آقای رئیسی را به عمد با مترو به کرج برده باشند تا متوجه آن وضعیت ورودی زشت و اسفناکِ شهر کرج نشود. و البته تردیدی ندارم که آقای رئیسی را حتی از نزدیکی اسلامآباد (همان خرابهای که اسمش را اسلامآباد گذاشتهاند!) رد نکردهاند تا متوجه خیلی از چیزهایی که باید بشود، نشود. چیزهایی مانند نقش مسئولان، فرماندارها، استاندارها و شهرداران بیکفایت پیدرپی، بر روی یک شهر بزرگ.
سایتهای صیغهیابی و همسریابی یا شهر نوهای مجازی؟!
زیر پوست سایتهای صیغهیابی و همسریابی چه میگذرد؟ آیا مشکل ازدواج جوانان با یک سایت همسریابی قانونی حل میشود؟ و دربارهی خیلی از چیزهای عجیب و غریبی که شاید تاکنون نمیدانستید!
چند دقیقه حال و حول: به قیمت یک عمر دست و پنجه نرم کردن با بچهغول!
اگر به جای عبارت خشن “قتل_نفس” از عبارت ملیح و لطیف “سقط_جنین” استفاده کنیم، چیزی عوض نخواهد شد. اگر ما بهصورت دلبخواهی و نه ناگزیر (به دلیل بیماری و تجویز پزشک)، دست به اینکار بزنیم، یک قاتل هستیم! ?
وقتی ما خوابیم دشمن بیدار است!
نشانههایی آشکار از بیدار بودن و تلاش شبانهروزی دشمن و در خواب غفلتبودن و گشادبازیهای شبانهروزی ما!