برای بستن، ESC را بفشارید

یا دسته بندی های محبوب ما را بررسی کنید...
1 دقیقه زمان مطالعه
0

در این سلسله یادداشت قصد دارم درباره‌ی انواع و اقسام تکنیک‌ها و ترفندهای شگفت‌انگیز و مرموز فریب بنویسم. البته نه برای این‌که یاد بگیریم دیگران را فریب بدهیم، برای این‌که یاد بگیریم از دیگران فریب نخوریم! در بخش اول، درباره‌ی روانشناسی تاریک و سه‌گانه‌ی تاریک در شخصیت هر فرد نوشته‌ام تا ذهن شما را برای یادداشت‌های بعدی آماده کنم. خواهش می‌کنم اگر می‌خواهید از این دنیای وانفسا، روح و جانِ سالم به در ببرید و از آسیب‌های عجیب و غریب و پیچیده‌ی آن در امان بمانید، با دست‌انداز همراه باشید. متشکرم.

ادامه خواندن
1 دقیقه زمان مطالعه
0

حکایت تلخ و جگرسوز دختران و پسران نوجوان و جوانی که کسی یا کسانی با آن‌ها رابطه جنسی مقعدی برقرار کرده‌ و موقع استخدام و یا ازدواج، ناگهان نگران شده‌اند که‎ مبادا این رابطه کشف و آبروریزی شود! آیا داماد می‌تواند برای سالم بودن مقعد عروس، از پزشکی قانونی درخواست گواهی کند؟ آیا موقع استخدام در مشاغل نظامی، سالم بودن مقعد را بررسی می‌کنند؟ رابطه‌ جنسی مقعدی بعد از چند بار و بعد از گذشت چه مدت زمانی معلوم می‌شود؟! آیا علائم رابطه‌ی جنسی مقعدی قابل درمان و برطرف‌شدنی است؟! ?

ادامه خواندن
1 دقیقه زمان مطالعه
1

آیا با کتک می‌توان یک نفر را به کیش و آیین خاصی رهنمون کرد؟ | با ذکر بخش‌هایی از داستان “تغییر کیش یهودیان” نوشته‌ی “فیلیپ راث” و خاطره‌ای واقعی از دوست خوبم “علی دادخواه”

ادامه خواندن
1 دقیقه زمان مطالعه
1

هر چه که بشکند از ارزش آن کم می‌شود ولی دل که بشکند، تازه قیمت پیدا می‌کند. دل، هر چه شکسته‌تر، با ارزش‌تر. یک انسان صاحبدل، دل شکسته‌اش را با تمام ذخایر طلا و ارزش دنیا، عوض نمی‌کند. چرا که او می‌داند که دل شکسته‌اش، چقدر به محبوب و معشوقش نزدیک است. بیهوده نیست که استخوان آدم اگر بشکند، ترمیم می‌یابد. ولی دل شکسته، هرگز مرمّت نمی‌یابد. استخوان، پیوستگی را دوست دارد و دل، شکستگی را!

ادامه خواندن
1 دقیقه زمان مطالعه
0

وقتی معنا و معنویت، “مختل” شود، اسم تمام رفتارها هم کم‌کم “اختلال” می‌شود! و این‌که: روی انواع و اقسام بی‌‌غیرتی، اسم‌های خارجی مثل کاکولدینگ و تری‌سام و… بگذارید، تا خیلی قشنگ و ملیح، قبحش بریزد! رواج لاشی‌گری که نباید خیلی علنی باشد!

ادامه خواندن
1 دقیقه زمان مطالعه
1

مدیون هستید اگر فکر کنید که خلاقیت ژاپن فقط به تولید برق از هر کوفت و زهرماری ختم می‌شود و یا این خلاقیت منحصر به حوزه‌ی تولید کالا و ارائه خدمات است. خیر! ژاپنی‌ها خلاقیت‌های دیگری هم دارند که شما کمتر از آن‌ خبر دارید. مثل خلاقیت ابراز عشق با خوردن معشوق و یا خلاقیت تولید یک ستاره‌ی رسانه‌ای و یا یک سلبریتی از یک آدمخوار!

ادامه خواندن
1 دقیقه زمان مطالعه
1

یکبار وقتی افلاطون داشت از کوچه‌ای عبور می‌کرد دید که دو نفر دارند تلاش می‌کنند تا همدیگر را بکشند. افلاطون با عصبانیت و خیلی خودمانی خطاب به آن‌ها گفت: «منم افلاطون، دو دقیقه دست بردارید و بذارید من بیام لاتون!» و بعد هم خیلی شیک و مجلسی ادامه داد… !

ادامه خواندن
1 دقیقه زمان مطالعه
2

یک گفت‌وگوی خیالی بین یک قاضی و متهم، کمی از تجربه‌ی کاری خودم و بخشی از کتاب «شفای زندگی» نوشته‌ی خانم «لوئیز ال.هی» را برای شما می‌آورم. لوئیز ال.هی، تنها یکی از هزاران نویسنده‌ای است که سعی می‌کند به ما یاد بدهد: با تلقین کردن‌های الکی سر خودمان را شیره بمالیم، تا تمام کارهایمان درست شود و بتوانیم طعم شیرین موفقیت را بچشیم!

ادامه خواندن
1 دقیقه زمان مطالعه
0

بخشی از کتاب «بند بندِ سرگذشتم» که حاوی خاطرات «محمدحسین کاشف‌الغطاء» است را در این یادداشت آوردم. بخشی جالب که مربوط به کرج قدیم (تقریباً یک قرن پیش) است. این جمله‌ای هم که در تیتر یادداشت می‌بینید، جزو همان بخش است!

ادامه خواندن